تغيير نگاه ما به اقتصاد و معنويت لازمه تحقق جهاد اقتصادي است


 





 
شايد بسياري افراد، تصور كنند كه ميان دو كلمه "جهاد " و "اقتصاد " نوعي تضاد وجود دارد. چرا كه معمولاً در اذهان عموم مردم، كلمه "جهاد " يك بار معنوي ويژه و يك جنبه ارزشي خاص دارد، ولي "اقتصاد " بيشتر با امور مادي و معيشت مردم در ارتباط است. در حالي‌كه اين دو مفهوم در آموزه‌هاي ديني ما به يكديگر نزديك و كاملاً قابل جمع هستند.

* فرق فعاليت جهادي و غير جهادي
 

اساساً اگر انسان در انجام كاري، از تمام ظرفيت‌هاي خود، استفاده كند، در واقع يك فعاليت مجاهدانه انجام داده است.
" البته منظور از مجاهدت، اين نيست كه بيش از ظرفيت خودمان كار كنيم، بلكه بايد "به اندازه تمام ظرفيت خود " تلاش كنيم و آن بخشي از توانايي‌ها و استعدادهاي خودمان را كه تاكنون به‌كار نبسته‌ايم، به‌كار بگيريم و در اين فعاليت پرشتاب و پرانرژي، خودخواهي‌هاي خودمان را به عنوان هدف يا مانع قرار ندهيم.
" در مورد فعاليت‌‌هاي اقتصادي، برخلاف نگرش معمول كه نوعاً از ديدگاه "منفعت طلبي شخصي " صورت مي‌گيرد، اگر يك "فعاليت اقتصادي غير خودخواهانه " و يا فراتر از آن، يك "فعاليت ايثارگرانه " صورت گيرد در آن صورت لفظ "جهاد " در مورد آن فعاليت اقتصادي، صدق خواهد كرد.

* ايجاد ارزش افزوده در هر فعاليتي اهميت دارد
 

" وقتي سخن از اقتصاد به ميان مي‌آيد، منظور اينست كه در انجام هر فعالتي، نوعي "ارزش افزوده " توليد شود. اساساً فلسفه وجودي انسان، ايجاد ارزش افزوده است و ما مي‌توانيم از اقتصاد، حتي براي زندگي معنوي خودمان نيز درس‌ بگيريم.
" مثلاً يك معلم چگونه مي‌تواند مجاهده اقتصادي انجام دهد؟ وقتي يك معلم با به‌كارگيري استعداد و خلاقيت‌ خود و با شيوه‌هاي آموزشي مناسب، بهره‌وري دانش‌آموزان را از تحصيل، بالا ببرد به نحوي كه آنها در مدت زمان كمتري، درس را بياموزند و يا اينكه مطالب را طوري آموزش دهد كه آنها ديگر به آموزشكده‌ها و كلاس‌هاي كمكي كه مستلزم صرف وقت و هزينه بيشتراست نياز نداشته باشند، در آن صورت آن معلم در جهاد اقتصادي مشاركت كرده است.
" اگر يك مدير مدرسه، فعاليت مجاهدانه داشته باشد، ممكن است بتواند كارهاي معمول خود را در چند ساعت انجام دهد، در اين صورت مابقي وقت خود را مي‌تواند براي افزايش بهره‌وري صرف نمايد.

* نبايد از منظر "رفع تكليف " به كار نگاه كرد
 

" همان‌طور كه مقام معظم رهبري اشاره فرمودند؛ نبايد با ديدگاه "رفع تكليف " كار كنيم. اگر هر فردي در هر جايگاه و شغلي كه قرار دارد، به اين نكته توجه داشته باشد و از سرِ "رفع تكليف "، كار نكند در آن صورت مي‌تواند فعاليت مجاهدانه داشته باشد. اساساً زندگي غير مجاهدانه يك زندگي خشك، بي‌روح و پوسيده خواهد بود و بايد از آن فاصله گرفت.
" همانطور كه يك كارمند اداري، نبايد براي "رفع تكليف " كار كند، يك كاسب هم نبايد با اين ديدگاه پول در بياورد. يعني اين‌طور نباشد كه يك كاسب، فقط براي رفع نياز مالي خود كار كند. بر اساس توصيه‌هاي ديني ما، حتي اگر شخصي نياز مالي هم نداشته باشد، بايد به فعاليت اقتصادي بپردازد.
" نقل شده است كه يكي از دوستان امام صادق (ع) كسب و كارش را رها كرده بود. حضرت پس از اطلاع از موضوع، از او پرسيدند: از كار اقتصادي ناتوان شده‌اي يا زهد پيشه كرده‌اي؟ او در پاسخ گفت: من تا پايان عمر از لحاظ مالي تأمين هستم و ديگر ضرورتي به كسب و كار احساس نمي‌كنم. حضرت فرمودند: "اگر كار اقتصادي را كنار بگذاري، بخشي از عقلت از بين خواهد رفت. " (عَنْ مُعَاذٍ بَيَّاعِ الْأَكْسِيَةِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّه ع: يَا مُعَاذُ أَضَعُفْتَ عَنِ التِّجَارَةِ أَوْ زَهدْتَ فِيها؟ قُلْتُ: مَا ضَعُفْتُ عَنْها وَ مَا زَهدْتُ فِيها. قَالَ: فَمَا لَكَ؟ قُلْتُ: كُنَّا نَنْتَظِرُ أَمْراً ـ وَ ذَلِكَ حِينَ قُتِلَ الْوَلِيدُ ـ وَ عِنْدِي مَالٌ كَثِيرٌ وَ هوَ فِي يَدِي وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ عَلَيَّ شَيْ‏ءٌ وَ لَا أَرَانِي آكُلُه حَتَّى أَمُوتَ. فَقَالَ ع: تَتْرُكُها؟! فَإِنَّ تَرْكَها مَذْهبَةٌ لِلْعَقْلِ./كافي:5/148/حديث6) (تَرْكُ التِّجَارَةِ يَنْقُصُ الْعَقْلَ/ كافي:5/148/ح1)

* لزوم تغيير نگاه ما به رابطه اقتصاد و معنويت
 

" شايد بسياري افراد، تصور كنند كه ميان دو كلمه "جهاد " و "اقتصاد " نوعي تضاد وجود دارد. چرا كه معمولاً در اذهان عموم مردم، كلمه "جهاد " يك بار معنوي ويژه و يك جنبه ارزشي خاص دارد، ولي "اقتصاد " بيشتر با امور مادي و معيشت مردم در ارتباط است. در حالي‌كه اين دو مفهوم در آموزه‌هاي ديني ما به يكديگر نزديك و كاملاً قابل جمع هستند.
" اصولاً نگاه جامعه ما به اقتصاد، نگاه درستي نيست. در حال حاضر، موضوعاتي مانند "توليد " و "مولد بودن " در فرهنگ جامعه ما ارزش چنداني ندارد و اين ديدگاه بايد تغيير كند. مي‌توان گفت جامعه ما در اين راستا به يك "تغيير فرهنگي " نياز دارد. نگرش ما به اقتصاد نبايد منفعت طلبانه و سودجويانه باشد و حتي ديدگاه ما به اقتصاد بايد فراتر از بحث "نفع جامعه " باشد.
" از يك ديدگاه مي‌توان گفت؛ "وزارت اقتصاد و دارايي بايد اسلامي‌ترين وزارتخانه باشد. " چون ما انسان‌ها كه اساساً براي عبوديت آفريده شده ايم، بيشترين وقت را براي معيشت و فعاليت اقتصادي صرف مي‌كنيم، لذا در اين "ظرفِ فعاليت اقتصادي " بايد به بندگي بپردازيم. در واقع پروردگار عالم، اقتصاد را به گونه‌اي طراحي كرده است كه ظرفي باشد براي بندگي و تقرب انسان‌ها به خداوند.
" فعاليت اقتصادي "پُر " و هنرمندانه، مي‌تواند ما را به پروردگار، نزديك كند. به اين مفهوم كه انسان هر كاري انجام مي‌دهد، كار او آنقدر هنرمندانه و كامل باشد كه قابليت عرضه در بازار را داشته باشد و خريده شود، هر چند آن كار به‌خاطر نفع مالي انجام نشده باشد.

* نقش مهم آموزش و پرورش در رواج فرهنگ جهاد اقتصادي
 

" ايشان در پاسخ به اين سؤال كه "چگونه فرزندانمان را تربيت كنيم كه در كار اقتصادي جديت داشته باشند؟ " گفت: در حال حاضر نظام آموزشي ما براي اين منظور مناسب نيست و براي اينكه فرهنگ جهاد اقتصادي در جامعه ما رواج پيدا كند و فرزندان ما اهل فعاليت اقتصادي بشوند، مي‌توان گفت به يك آموزش و پرورش ديگري نياز داريم. در واقع اين نقيصه بزرگ در آموزش و پرورش ما بايد برطرف شود.
" امروزه در نقاط مختلف دنيا، در مقاطع تحصيلي گوناگون، اصول فعاليت اقتصادي را به دانش آموزان تعليم مي‌دهند. اين كار به شيوه‌هاي جديد از جمله به‌صورت بازي و يا سرفصل‌هاي درسي طبق اهداف رفتاري خاص اقتصادي، به محصلين، آموزش داده مي‌شود. به اين ترتيب، با برنامه‌هاي مختلف آموزشي، كودكان خود را از لحاظ اقتصادي توانمند بار مي‌آورند.
" البته اين مسأله محدود به آموزش و پرورش نمي‌شود بلكه والدين نيز مي‌توانند در رفتارهاي خود با فرزندانشان، به‌گونه‌اي عمل نمايند كه فرزندانشان اهل توليد و بهره‌وري، بار بيايند و در كسب ارزش افزوده، توانمند شوند.

ارزش بالاي سخت كوشي و رحمت ويژه پروردگار
 

در اسلام علاوه بر كسب روزي حلال، به پُركاري و تلاش سرسختانه اقتصادي نيز توصيه شده است. روزي امام صادق(ع) به شدت مشغول فعاليت كشاورزي بودند و سخت عرق مي‌ريختند. از اين بابت فردي به حضرت اشكال گرفت. ايشان فرمودند: سخت كوشي انسان، او را شامل يك رحمت ويژه از سوي پروردگار خواهد كرد كه من نيز به اين نگاه ويژه و اين رحمت خداوند نيازمند هستم. (رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّه ع وَ بِيَدِه مِسْحَاةٌ وَ عَلَيْه إِزَارٌ غَلِيظٌ يَعْمَلُ فِي حَائِطٍ لَه وَ الْعَرَقُ يَتَصَابُّ عَنْ ظَهرِه فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَعْطِنِي أَكْفِكَ فَقَالَ لِي إِنِّي أُحِبُّ أَنْ يَتَأَذَّى الرَّجُلُ بِحَرِّ الشَّمْسِ فِي طَلَبِ الْمَعِيشَةِ/كافي/5/76) عن الفضلِ بنِ أبي قُرَّةَ: دَخَلنا على أبي عبدِ اللّه عليه السلام و هو يَعمَلُ في حائطٍ لَه فقُلنا: جَعَلَنا اللّه فداكَ، دَعنا نَعمَلْ لكَ أو تَعمَلْه الغِلمانُ، قالَ: لا، دَعُونِي فإنّي أشتَهي أن يَرانِيَ اللّه عزّوجلّ أعمَلُ بِيَدِي، و أطلُبُ الحَلالَ في أذى نَفْسِي(من لا يحضره الفقيه : 3/163/ 3595) رسول خدا(ص): إنَّ اللّه تعالى يُحِبُّ أن يَرى عَبدَه تَعِبا في طَلَبِ الحَلالِ(كنزالعمال/9200|ميزان الحكمه/7409)
" اگر كسي طوري كار كند كه خسته نشود يا اصطلاحاً به او سخت نگذرد، اين رحمت ويژه الهي شامل حال او نخواهد شد. در روايات ما كسي كه براي كسب درآمد به سختي تلاش مي‌كند، در كنار مجاهد في سبيل الله قرار داده شده است.
" به طور كلي هرگاه ما توانستيم، ارزش افزوده‌اي توليد كنيم، بايد بدانيم كه خداوند به‌خاطر اين كار، ما را به ديده رحمت مي‌نگرد.